حالا که ميروي آهسته برو. . . هر قدمت دورتر. . . هر نفسم تنگ تر. . . بگذار چشمم آهسته آهسته نديدنت را باور کند. . . {-31-}
3 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/05/21 - 19:26
دیدگاه
tir

سلام آبجي ساناز
خيلي جمله قشنگي بود

1390/05/22 - 04:11
sogand

سسسسسسسسللللللللللاااااااااممممممممم آبجی خوشمله خودم ......شه طوری باز جمله می نویسی در حد ترکوندن ها یادت باشه کم کم دارم حسادت می کنم ........(شوخیدم )

1390/05/22 - 09:49
sanaz

سلام آقا محمد میسی لطف داری

1390/05/24 - 00:02
sanaz

سلام سوگند جوووووووووووون
میسی گلم

1390/05/24 - 00:03
tir

البته معذرت مي خوام . به خاطر كلمه اي كه ازش بدت مياد .

1390/05/24 - 02:58
sanaz

خواهش اش نداره

1390/05/24 - 11:22
sogand

آخ ساناز جونم اللهی من قربون دل مهربونت بشم عسیسم ....به خداکه خیلی جیگملی به جیگملی تو تاحالا پیدانکردم مهربون من ....من دعات کردم چه دیشب چه بقیه شبا هر کس وفراموش کنم تو رو فراموش نمی کنم مطمئن باش عسیس دلم

1390/05/29 - 17:40
sanaz

خدا نکنه گلم میسی عزیزم به پای تو که نمیرسم گلکم منم به یادتم خانومی

1390/05/29 - 17:44